سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تالار گفتمان دانش آموزی

به نام خدا

پدیده ای نو مخصوص دانش آموزان

کلیک کنید


نوشته شده توسط کمیته قرآنی در چهارشنبه 87/6/20 و ساعت 5:29 عصر
نظرات دیگران()
6 انفجار کانون

6 انفجار کانون

انفجار اول:

 انفجار نخست در شیراز بود. حدود 10 سال پیش زمانی که کانون واسه خودش اسم در کرد و باعث شد جوانهای شیرازی اعتکافشون ، محرمشون ، جشن هاشون ، اصلاً زندگیشون توی کانون باشه .
در انفجار اول چند نکته قابل توجه بود :
1- نوع موادی که در این انفجار استفاده شده بود در کل دنیا بی سابقه بود چون از موادی مانند اعتماد ، اخلاص ، اسلام و مقداری زیادی نیروی جوانی در آن به کار رفته بود .
2- براساس پیش بینی کارشناسان زبده در امر بمب گذاری مشخص شد که این انفجار سراسر ایران و جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد .
3- عاملان اصلی این انفجار سه نفر به نام های ایمان ، اتحاد و در آخر شخصی به نام سید محمد انجوی نژاد بود !
از قضا پیش بینی کارشناسان درست از آب در آمد و دو انفجار دیگر پس از انفجار نخست روی داد .


انفجار دوم :
خبر برگزاری بزرگترین اعتکافها ، بزرگترین مجلس های مذهبی ، بزرگترین کانون فرهنگی ، بزرگترین سایت فرهنگی و مذهبی باعث شد کانون مانند بمبی در ایران منفجر شود .
چند نکته در مورد انفجار دوم :
1- از تلفات احتمالی آن خبر موثقی در دسترس نیست .
2- نوع بمب خبری .
3- نکته مهم این بود که عاملان این بمب گذاری با برسی های فراوان همان عاملان انفجار نخست بودن . ( فقط با درصد خلوص بیشتر )


انفجار سوم :
از آنجایی که کشور ما زیر ذره بین دشمن قرار داشت آمریکا و اسرائیل دو رفیق دیرینه و صمیمی دستو پاشون شروع کرد به لرزیدن ، پیش خودشون می گفتن باید یه گوش مالی به این رهپویانیا بدیم .
1- این بمب مخوف ظاهری کوچک داشت اما ترکش های آن قلب دشمن را نشانه رفته بود .
2- بیشتر تلفات طبق آمار از غربی ها بخصوص آمریکا و اسرائیل بود .
3- عامل این انفجار دیگر فقط شخص سابقه دار ( سید محمد انجوی نژاد ) نبود بلکه آن یک نفر به یک جماعت هزاران نفری تبدیل شده بود .


انفجار چهارم :
این انفجار نسبت به سه انفجار قبل تفاوت های فراوانی داشت . در یکی از جلسات هفتگی شنبه شبهای کانون در حین عزاداری امام حسین (ع) ناگهان صدای بلندی حسینیه سید الشهدا (ع) را لرزاند .
چند نکته :
1- تلفات این انفجار مشخص بود ( تا شب اول 11 نفر کشته و حدود 200 نفر زخمی شدند )
2- به نظر می رسید مواد منفجره ای در این انفجار استفاده شده بود .
3- عامل این انفجار را در قالب انفجار دیگری مورد بررسی قرار می دهیم .


انفجار پنجم :
این انفجار بلافاصله بعد از انفجار چهارم رخ داد . زمانی که اعلام شد انفجار مین های زمان جنگ در داخل نمایشگاه دفاع مقدس ( معراج شهدا ) عامل این حادثه بوده است .
نکته :
1- نوع این بمب خبری بود .
2- عامل این انفجار رو خودتون بهتر می دونید لازم نیست ما بگیم .


انفجار آخر :
این انفجار زمانی رخ داد که مشخص شد انفجار شنبه شب کانون عمدی و توسط دست نشانده های آمریکا در ایران رخ داده بود و باعث شهادت 14 تن از عاشقان وصال شده بود .
اثرات این خبر باعث پدیدار شدن چهره واقعی رهپویان وصال شد . که می توان از آن با عنوان لطف ... نام برد .
البته من سعی کردم مهمترین اخبار را در قالب انفجار اعلام کنم در صورتی که انفجار های خبری دیگر هم مانند : معجزه خداوند در این حادثه ، سکوت و آبرو داری بچه های کانون ، کم لطفی بعضی از رسانه ها و بقیه اتفاقات را که به خودتون واگزار می کنم تا با قضاوت صحیح در باره ی آنها درس هایی برای زندگی بگیرید

نویسنده : رضا فرخی


نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در سه شنبه 87/5/29 و ساعت 9:36 صبح
نظرات دیگران()
گزارش تصویری اعتکاف 87
گزارش تصویری واحد دانش آموزی در اعتکاف 87


برپایی غرفه توسط دانش آموزان


عکس دسته جمع دانش آموزان با آقا سید


دکور غرفه


حضور حجت الاسلام انجوی امیری در جمع دانش آموزان


غرفه واحد دانش آموزی


گزارش تصویری واحد دانش آموزی


بدون شرح !!!


سر در غرفه


گرده همایی دانش آموزان معتکف


گرده همایی دانش آموزان معتکف و با سخنرانی حجت الاسلام انجوی نژاد


حضور مداح اهل بیت عباس طهماسب پور در جمع دانش آموزان


گرده همایی دانش آموزان معتکف و با سخنرانی حجت الاسلام انجوی نژاد


زنده نگه داشتن یاد شهدای مظلوم رهپویان


بیرون غرفه


بیرون غرفه

نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در سه شنبه 87/5/22 و ساعت 9:7 صبح
نظرات دیگران()
شعر آقا خامنه ای (مد ظله العالی)

آیه الله العظمی خامنه ای 

                        بسم الله الرحمن الرحیم

 

سر خوش ز سبوی غــم پنهانی خویشم      
                           چـون زلـف تـو  سـرگرم پریشانی خویشم
در بزم وصــال تو نـگویـم ز کــم و بیـــــش          
                          چـون آیـنـه خـو کـرده بـه حیرانی خویشم
لــب بـــاز نـکردم بـه خروشـی و فـغـانـی            
                          من  مـحـرم  راز  دل  طـــوفـانـی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی     
                          یک عـمـر پـشیـمـان ز پـشیـمانی خویشم
از شـوق شـکر خنده لبـش جـان نسپردم        
                          شـرمنده ی جان و ز گران جانی خویشم
بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر   
                          افسرده دل از خویشم و زندانی  خویشم
هر چنـد امـیـن ، دل بـسـتـه ی دنـیـا نـیم           
                          امّا ، دلبسته ی یاران خراسانی  خویشم
                                                        (شعر آقا خامنه ای)


نوشته شده توسط کمیته قرآنی در سه شنبه 87/2/10 و ساعت 2:57 عصر
نظرات دیگران()
ویژه : نیّت شهادت

بسم رب الشهداء و الصدیقین
اجرک الله یا صاحب الزمان

در شهری که فساد در آن بیداد می کند ، در شهری که همه دل صاحب الزمان را با هر حرکتشان می شکنند ، در شهری که مردمش حیا را از دست داده اند ... ، جوانانی وجود دارند که می گویند یا صاحب الزمان ، یا حسین ، یا الله ، ما از جنس مردم نیستیم ، ما نمی خواهیم از جنس مردم شویم ، ما غیرت رادوست داریم ، ما شرف و انسانیت را دوست داریم ، خودتان ما را از این مردم جدا کنید ، چشم امید ما به شماست ، نمی خواهیم قاطی این مردم شویم ، اگر شما به داد ما نرسید ما هم از دست می رویم ...

کیلیک کنید

و در یکی از مجالسشان ، که در عرش ، ملائک به آن افتخار می کنند و می آیند تا بوی عطر بگیرند ، یک انفجار ، بوی دلنواز برخی شان را به محضر آقایمان می رساند . . .

 دشمن همیشه در تلاش است بین من و تو ، نزاعی هر چند کوچک در بیفتد . یکی از این حرف هایی که در این حادثه به وجود آمده است ، این است که : (( این حادثه بمب گذاری بوده ، یا انفجار مهمات ؟ اگر بمب بوده ، پس آنهایی که جان سپردند شهید محسوب می شوند ، وگرنه شهید حساب نمی شوند و از این جور حرفها . ))

اولا باید بگویم اینکه چه کسی شهید است و چه کسی شهید نیست را ما تعیین نمی کنیم ، ولی می توانیم تشخیص بدهیم . اگر کسی با قصد قربت به خدا و فی سبیل الله کاری را انجام دهد و در حین انجام کار جان بدهد ، شهید محسوب می شود . مثلا اگر کسی با قصد قربت به خدا نماز بخواند و در حین نماز بمیرد ، مرگ او کمتر از شهادت نیست . در کانون هم همه با نیت نزدیک شدن به خدا و ائمه اطهار گرد هم جمع می شوند . اگر کسی از آنها به طور معمولی هم جان بدهد ، درجاتی از شهید را داراست . پس جان سپردگان این حادثه که با ذکر یا مهدی و یا حسین این دنیا را ترک کردند ، شهید محسوب می شوند .

  

 

 

الان ، وظیفه ما این است که یاد شهدا را زنده نگه داریم ، یاد حسین را زنده نگه داریم. هر کس به توان خودش .

از هجمه تبلیغاتی دشمن نترسیم ! از زخم زبانهای این و آن فرار نکنیم !

نباید بگذاریم وظیفه مان فراموش شود ، این حادثه ، ما را از خواب غفلت بیدار کرد ، وظیفه فراموش شده مان را دوباره به ما یاد آوری کرد . باید با تمام نیرو و تا پای جان به این مسئولیت پای بند باشیم .

 

و وظیفه ی تو ای دانش آموز شیعه ! اول درس و بعد کارهای فرهنگی . باید سر آمد باشی !

عرض تسلیت ما را پذیراباشید

و گوشمان شنوای نظراتتان خواهد بود 


نوشته شده توسط کمیته قرآنی در جمعه 87/1/30 و ساعت 10:33 صبح
نظرات دیگران()
ویژه ( انفجار بمب در کانون )

((رهپویان وصال به وصال رسیدن))

سلام /
 یادم به شنبه می افته مو به تنم سیخ میشه !
چه شبی بود ... بچه های واحد دانش آموزی مثل همیشه قرار می گذاشتن و با هم دیگه می رفتن توی مراسم شرکت می کردن ... اون شب مثل شبهای دیگه نبود .... 3 تا 4 نفر از بچه آخر حسینیه بودن ... وای خبر نداشتن که قرار امشب چند تا کبوتر پرواز کنن برن توی آسمون .... آقا سید دم از امام زمان گرفت .... مراسم حال و هوای خاصی داشت ... ناگهان مردم ، نه عاشقان امام حسین همین که خواستن سینه زنی و دم دوم را شروع کنند .
دیدن که گلهایی روی زمین پر پر شده و مردمی دارن از درد آه و ناله می کنن

بگذریم از اون وضعی که آدم یادش به ظهر عاشورا می افتاد ... چند لحظه ای نگذشت که نیروهای امدادگر کانون رسیدن و به خاموش کردن آتش و انتقال مصدومین مشغول شدند ... یک لحظه دیدم که سر از بیمارستان نمازی شیراز سر در آوردم .... همون موقع موبایلم هی زنگ می خورد و بچه ها از احوال یک دیگه می پرسیدن ... رفتم توی بیمارستان دیدم یکی بهم سلام کرد ... وای خدا این دیگه کیه .... فکر کردم ، هی نگاش کردم دیدم وای این جواده ، یک تکش خورده بود به سرش صورتش سوخته بود ، موهاش سوخته بود و از همه مهم تر که قرار به خاطر اون عمل کنه ریه هاش دچار سوختگی شده ... سریع برای اینکه روحیش خراب نشه گفتم تو هنوز زنده ای ؟ ... گذشت و انتقالش دادن به بخش و 1 روز پیش مرخص شد
بر می گردیم به بیمارستان نمازی ... داشتم بازم می گشتم دید نبی هم روی تخت افتاده و به دستش سرم وصله ... گفتم سلام خسه نباشی یعنی تو هنوز شهید نشدی ؟
جواب داد بادنجان بم آفت نداره ... نبی هم کتفش شکسته بود

ناگهان موبایلم زنگ خورد و اسم 2 تا از بچه ها بهم دادن گفتن ببینیم توی بیمارستان هستند یا نه ؟!
آسود و سجاد رهبر ماه
هر چی گشتم ندیدمشون چون 2 تا شون توی اتاق عمل بودن ... فردا رفتیم عیادتشون ... دیدیم که سجاد دچار سوختگی ناحیه گردن ، دست و پا شده ... با مسولمون رفتیم پیشش و کلی خندوندیمش ... خدا را شکر روحیه خانوادش حرف نداشت ... خدا بهشون صبر بده


توی بیمارستان گشتیم و دنبال محمد آسوده گشتیم ... بنده خدا همون شب انفجار برده بودنش توی اتاق عمل ... از ناحیه فک دچار صدمه شده بود و فکش برگشته بود ... چند کلمه ای با اون صحبت کردیم و به سختی جواب می داد ... گفتیم شاید تحمل ما را نداره و ازش خدا حافظی کردیم .

شب بعد اسامی شهداء را اعلام کردن دیدیم 2 تا از رفیقای کوچولمون شهید شدن ، برادران انتظامی ... خدا صبر پدر و مادرشون بده ، همین 2 تا بچه داشتن که جلوی چشم باباشون مثل یک کبوتر پر کشیدنو رفتن ... خوشبحالشون پرواز کردن را بلد بودن

 

 



برای شفای مریضان و شادی روح شهداء انفجار کانون فرهنگی رهپویان وصال صلوات

(( ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ، موجیم که آسودگی ما عدم ماست ))



نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در چهارشنبه 87/1/28 و ساعت 11:49 عصر
نظرات دیگران()
<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آی بچه شیعه،تو دیگه نخواب...
آلزایمر...
هدفی که یهود هرگز به آن نخواهد رسید ( در رابطه با نسل کشی در غزه
شما رفتید و ما ماندیم ...
نتایج مسابقات فوتبال جام شهدای رهپویان وصال
تا اخرین اذان چیزی نمانده...
ایستگاه!!!
تالار گفتمان دانش آموزی
6 انفجار کانون
گزارش تصویری اعتکاف 87
شعر آقا خامنه ای (مد ظله العالی)
ویژه : نیّت شهادت
ویژه ( انفجار بمب در کانون )
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا